سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


۳۲ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

هرچه دارم ز یمن همت اوست

محمد دهداری، جمعه، ۳۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۱:۳۴ ب.ظ، ۰ نظر

دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینه‌دارِ طلعت اوست

من که سر در نیاورم به دو کُوْن
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست

مُلکَتِ عاشقیّ و گنجِ طرب
هر چه دارم ز یُمنِ همتِ اوست

از بهترین غزلیات خواجه شیراز*

صدق پیش آر...

محمد دهداری، جمعه، ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۱:۴۷ ق.ظ، ۰ نظر

فرمود: لاَ تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ اَلرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِکَ شَیْءٌ اِعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اِسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ وَ لَکِنِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ.*

به طول رکوع و سجود مرد، نگاه نکنید زیرا بدان عادت کرده و اگر آن را وانهد بهراسد ولى نگاه کنید به راستگوئى و امانت پردازى او... 

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست**

امام صادق علیه السلام*
سعدی**

حسین آمد مسلمان کرد ما را...

محمد دهداری، پنجشنبه، ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۰۳ ق.ظ، ۰ نظر

محبت اهل عرفان کرد ما را
بنازم عشق انسان کرد ما را

میان حق و باطل مانده بودیم
حسین آمد مسلمان کرد ما را*

فرمود: وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَة وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَهِ**

ولی الله کلامی زنجانی*
زیارت اربعین**

چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را

محمد دهداری، شنبه، ۱۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۱:۵۲ ق.ظ، ۰ نظر

شاعر صوفی مسلک دوران ناصری سروده:
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

ولی گمانم ادعای گزاف نموده!
آسید رضا مؤید خودمان هرچند نه به قوت فروغی بسطامی ولی مناسب تر سروده که:
گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را
ای نور دیده! جان و دل اهدا کنم تو را
این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را

آقاجان... همین که سیدرضا گفته... همین.

ای کاش هرز نپریم...

محمد دهداری، چهارشنبه، ۲۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۰۴ ب.ظ، ۰ نظر

هرکس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

این نیمه شعبان هم گذشت...

محمد دهداری، چهارشنبه، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱، ۱۱:۵۲ ب.ظ، ۰ نظر

بیا بیا که تو از نادرات ایامی
برادری پدری مادری دلارامی

تو فضل و رحمت حقی که هر که در تو گریخت
قبول می کنیش با کژی و با خامی

*مولوی

جامی و مشایه

محمد دهداری، جمعه، ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۱۸ ق.ظ، ۰ نظر

نفحات وصلک اوقدت، جمرات شوقک فی‌الحشا
زغمت به سینه کم‌ آتشی ‌که ‌نزد ‌زبانه ‌کما‌تشا

دل‌مـن بـه‌عشق تـو می‌نهد، قـدم وفا بـره طلـب
فلئن سعی فبه سعی، و لئن مشی فبه مشی

*جامی

خورشید و چراغ!؟

محمد دهداری، چهارشنبه، ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ، ۰ نظر

پیدایی حق ننگ دلایل نپسندد
خورشید نه جنسی است که جویی به چراغش

*بیدل دهلوی

تو را دارم حسین...

محمد دهداری، دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ب.ظ، ۰ نظر

خسته ام از دست این و آن ولیکن باز هم
در میان این شلوغی ها تو را دارم حسین(ع)

* تک بیت های این بنده

حُسن واحد!

محمد دهداری، چهارشنبه، ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ق.ظ، ۰ نظر

عِبارَاتُنا شَتَّی وَحُسْنُکَ واحِدٌ
وَکُلّ إِلَی ذاکَ الجَمالِ یشِیْرٌ

ای از جمال حسن تو عالم نشانه ای
مقصود، حسن توست و دگرها بهانه ای

* قایل بیت اول معلوم نیست ولی در محاورات اهل فلسفه و عرفان زیاد استفاده می شود.
بیت دوم از مولوی است.